رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.
انسان و خدا
امتیاز دهید
5 / 3.9
با 134 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 3.9
با 134 رای
یکی از ماندگار ترین آثاری که سردار اسلام ، عارف عاشق ،مجاهد مخلص و معلم متعهد شهید دکتر مصطفی چمران به جا مانده یک دوره سخنرانی علمی و عرفانی در کانون توحید در ایام ماه مبارک رمضان سال ۱۳۵۹ که این سخنرانی ها در این کتاب ارائه می گردد.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
Reza
Reza
1386/12/24
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی انسان و خدا

تعداد دیدگاه‌ها:
3
روزها گذشت و گنجشک با خدا هیچ نگفت فرشتگان سراغش را از خدا گرفتند و خدا هر بار به فرشتگاناین گونه می گفت : می اید ، من تنها گوشی هستم که غصه هایش را می شنود و یگانه قلبی ام که دردهایش را در خود نگه می دارد و سر انجام گنجشک روی شاخه ای از درخت دنیا نشست . فرشتگان چشم به لبهایش دوختند ، گنجشک هیچ نگفت و خدا لب به سخن گشود " با من بگو از انچه سنگینی سینه توست ." گنجشک گفت " لانه کوچکی داشتم، ارامگاه خستگی هایم بود و سرپناه بی کسی ام . تو همان را هم از من گرفتی . این توفان بی موقع چه بود ؟ چه می خواستی از لانه محقرم؟ کجای دنیا را گرفته بود ؟ و سنگینی بغضی راه بر کلامش بست. سکوتی در عرش طنین انداز شد . فرشتگان همه سر به زیر انداختند. خدا گفت " ماری در راه لانه ات بود . خواب بودی . باد را گفتم تا لانه ات را واژگون کند. انگاه تو از کمین مار پر گشودی. گنجشک خیره در خدایی خدا مانده بود. خدا گفت " و چه بسیار بلاهاکه به واسطه محبتم از تو دور کردمو تو ندانسته به دشمنی ام بر خاستی. اشک در دیدگان گنجشک نشسته بود . ناگاه چیزی در درونش فرو ریخت. های های گریه هایش ملکوت خدا را پر کرد....
در گفتار اول به بحث خدا، روح و عالم غیب پرداخته شده و برای شناخت آنها فلسفه ی شناخت انسان در سه مبنای ((جسم، نفس و روح)) مطرح و به کمک دو پدیده ی مهم و روزمره ((خواب)) و ((پاراسایکولوژی یا تله پاتی)) موضوع روح و عالم غیب توجیح شده است.
در گفتار دوم روش قرآن مجید در اثبات خدا و یا وجدان خدا، به طریق بیدار کردن فطرت انسانی و هشدار دادن به او، به استناد آیاتی از قرآن کریم مورد بحث قرار گرفته و موضوع شناخت خدا در حد ظرفیت انسان ها که جملگی در مقابل ذات خدا و علم خدا صفر است، مطرح می شود.به دنبال آن راه های رسیدن به حقایق بررسی می شود که عبارت از: ((حواس خامسه، تفکر و تعقل، و الهام و اشراق است)). بر اساس (حواس خامسه) به علوم تجربی و مادی می توان دست یافت که خطاهای زیادی در آن وجود داشته و دارد و به تدریج کامل تر می شود. و بر اساس (تفکر و تعقل)، به علوم ریاضی و فلسفه و منطق می توان رسید، که مرحله ای بالاتر از علوم تجربی است، ولی آن هم، چون اولین سنگ اساس آن بر تجربه و حواس خامسه و نهادهای درونی ما پایه گذاری شده است،حیطه ی صحت و قلمرو آن تا حد معینی بیش نیست و نمی تواند در همه جا و همیشه ثابت و صادق باشد.سپس مسئله ی ((اشراق)) مطرح می شود که نوعی معرفت قلبی است و انسان به قدرت اشراق قادر است ((روح، عالم غیب و خدا)) را بشناسد و دریابد.
در پایان گفتار به بحث قلمرو علم و فلسفه، و موضوع یا ادعای ناصواب((علمی بودن یک فلسفه)) پرداخته شده و با منطقی جالب پاسخ گفته شده است.
انسان و خدا
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک